درغرب روستای دیزان طالقان منطقه ای خوش آب وهوابه نام گزرچال وجودداردودرمنتهی الیه منطقه مکانی است نسبتاهموارکه به آن سه چشمه می گویند.سه چشمه دراردیبهشت ماه قطعه ای ازبهشت توصیف شده است .امادراین قطعه که طبیعت آخرین دست ودل بازی خودرابه نمایش گذاشته است ،چندعنصربه چشم می خورد.
اولین عنصرسطح ارتفاع مکان نسبت به سایرمکانهای منطقه است .که منتهی به ستیغ کوه گزرچال می گردد.
دومین عنصرطبیعی ،وجود چشمه معروف میزاچاک درمجاورت منطقه باآبی زلال وبسیارخنک که ازدل کوه می جوشد.درکنارچشمه اجاقی سنگی ودوده گرفته برای دم کردن چای و دشتی هموارباچمن طبیعی ومستعدبرای بازیهای انفرادی وگروهی مثل فوتبال ،والیبال و...
سومین عنصر(به ویژه دراردیبهشت ماه )لاله های زردوانبوه که به هنگام وزرش نسیم های بهاری به این طرف وآنطرف خم می شوندوبه رویتان لبخندمی زنند.
وازهمه زیباتروجودتپه ماهورهای زیبادراطراف دشت سه چشمه .
حالابرفرازیکی ازتپه ماهورهاکه مرتفع ترازبقیه است ،نشسته وبه کوله پشتیم تکیه کرده ونگاهم را به اطراف می دوزم .برایم انتخاب سخت است که به آسمان لاجوردنگاه کنم یابه زمینی پرازجاذبه .
ناگهان دوچلچله باجست وخیزهای خاص خودمراباخودمی برندتاانتهای خاطره ها.
صدای چلچه هادرگوشم طنین می افکندکه شبیه به آوازی است که هیچ دستگاهی رایارای تولیدآن نیست .ونریشن آن نیزصدای وزش بادملایم بهاری است که لاله هاهم بااین دستگاه موسیقی بی نظیرمی رقصند.
صدای درهم آمیخته گوسفندان بابره هایشان وزنگوله هایی باصداهای زیروبم هم به کمک این صحنه های زیبامی آیندو...
ومن میهمان ناخوانده ای برای تماشای این جلوه های ناب .
لحظات به سرعت سپری می شود.
دراینجاگذشت زمان رااحساس نمی کنی .فقط سرخی افق خورشید به تومی گویدکه این سانس تمام شد.
وتوبایدبایدبه خانه برگردی.
حالاگامهایم رامتفاوت باصبح وسبک تربرمیدارم .
وخاطره هایی راکه درطول روزدرذهنم ساخته ام ،یکی یکی مرورمی کنم وتمام شدن خاطره های روزانه ام مصادف می شودبارسیدنم به ابتدای روستایعنی روی پلی که برروی رودخانه قراردارد.