گل همین پنج روزوشش باشد وین گلستان همیشه خوش باشد
سعدِی
یقینامنظورسعدی ازگلستان دربیت دوم شعرفوق کتاب معروف وی است .امابرداشتی آزادازاین شعردارم وآن اینکه میشودزندگی راگلستان کردوبهاری .باعمل به دستورات بزرگان دین . می شوددشت ودمن زندگی راپرازشقایق گل همشه عاشق کرد.
می شودبالبخندزدن ونشاندن لبخندبرروی لبهای دیگران هزاران شاخه گل یاس ومریم درپهن دشت زندگی وجامعه رویانید.
این حالت بهاری دورازدسترس نیست .باهمتی بلند میتوان ومی شود.
بایدبه بهاراندیشیدوبهاری بود.
بهاربیش ازآنکه تغییروتحول طبیعت رابه یادمان آرد،عبرتی است برای اینکه همیشه دریک فصل وبه ویژه درفصل سرداخلاقی درجانزنیم .
شکوفه هاباسکوت وآرمششان درحالی که به رویتان لبخندمی زنند،پیامی دارندکه اگرگوش جان رابه سویشان معطوف کنی فریادمی زنندکه بایدشکفت .
بلبلان هم باآوازخوش خود شکفتن شکوفه هارابه آنهاتبریک می گویند.
وامادربهارطبیعت انسان شکفتن رادرآیه ای ازایات خداجستجومی کنیم ان الله لایغیرمابقوم حتی یغیرمابانفسهم .
تفاوت تغییرطبیعت باتغییرانسان دراین است که مابایدبخواهیم تاتغییرکنیم که خواستن توانستن است .اما خواست طبیعت برای تغییرش معناومفهومی ندارد.
خداونداسباب وعلل تغییروبهاری شدن رابرای بندگانش ایجادفرموده است .
وجودماه مبارک رمضان ولیالی قدربهارشکفتن دلهاست .
بهارقرآن دلهاپرازلطافت میشودوکوههای یخ وبرف گناه دراثرفاصله گرفتن ازگناه آب می شودونسیم معنوی بهارشروع به وزیدن می کند.نتیجه می گیریم درآداب ورسوم دینی وملی بهار فصل یادآوری خودمان به خودمان است درجهت تغییربه سمت خوبیهاوحالات .
برای همه به ویژه خودحقیرآرزوی تغییراحوال به سمت وسوی احسن الحال رادارم