سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شنشیر

 
 


شنشیر (SHONESHIR) در اصطلاح محلی به معنی شب نشینی است (شونشیر) . درشب نشینی علاوه برآن که سنت حسنه و پسندیده صله رحم انجام می شود ، محفلی است که در آن از هردری سخن به میان می آید .امروزه این سنت حسنه جای خودرابه احوال پرسی تلفنی وsmsداده است . کلمه شنشیر مارابربال خاطره هامی نشاند تابه گذشته های دورسفرکنیم و به پای نقالی بزرگترهای محفل شب نشینی بنشینیم.خاطره هایی که شاید هیچگاه تکرارنشود . برای مهمان شب نشینی لازم نبود صاحب خانه به زحمتی مضاعف بیفتد.یکرنگی وصفاوصمیمیت حاکم بودوفاصله هاآنقدرنزدیک بودکه کسی نیاز نداشت !! مبل استیل وتابلوفرشهای قیمتی وسرویسها و دکورهایش را به رخ دیگران بکشد .
A.aghaahmadi@yahoo.com

 

موضوعات

فرهنگی(25)

کارون(1)

اجتماعی(1)

اشک(1)

رمزوراز(1)

سرزمین(1)

طبیعت(1)

 
خروش حیدری
آوای ملکوتی میرزاجلیل
تعاونی تولیدی -توزیعی سبزروستای دیزان طالقان
[عناوین آرشیوشده]

مطالب اخیر

 
 

آوای ملکوتی میرزاجلیل

عارف ،مدیحه سرای اهل بیت ،مؤذن وتعزیه خوان معروف مرحوم جلیل ادیبی ملقب به میرزاجلیل ازنوادرمعاصرخود واهل روستای دیزان طالقان بود.

گوش جانم ازکودکی باصدای اذان آن خادم الحسین (ع ) آشنااست .باآنکه وی چندسالی است که سردرنقاب تراب فروبرده ودارفانی راوداع نموده ،اماشامگاهان وصبحگاهان ناخداگاه صدایش برایم تداعی می شودونمازم رابایادوخاطره نغمه خوش الحان اوآغازمی کنم .

مدیحه سرایان کنونی طالقان ازمیرزاجلیل بعنوان یکی مسلط ترین وخوش الحان ترین تعزیه خوانان یادمی کنند. درتعزیه هابه لحاظ توانمندی فوق العاده ای که داشت ،نقش سیدوسالارشهیدان (آقااباعبدالله (ع ))رابرعهده گرفته وبه خوبی حق مطلب راادامی کرد.

نفس وسینه گرمش به گونه ای بود که درلحظات آغازین کلامش مرواریدهای غلطان  اشک برگونه هاجاری میشد.وصحنه کربلاوواقعه سال 61هجری دراذهان تداعی میشد.

بزرگترهای روستانقل می کنند:"ایشان درکهولت سنی دچاردردپا وکمرشدیدی شده بودندوباقدخمیده وباعصاراه می رفتند،امازمانی که لباس تعزیه برتن می کرد،عصاراکنارگذاشته وباقدی رشیددرمکان صحنه تعزیه حرکت می کردودرآن هنگام صدایش رساترازبقیه زمانهابود"*

اگرنوارصوت اذان ایشان بدستم برسد،جزء افتخاراتم خواهدبودکه بعنوان موسیقی وبلاگ خودم ازآن استفاده کنم .

ساختمان مسکونی مرحوم میرزاجلیل نسبت به بقیه ساختمانها مرتفع تربودوصدایش آنچنان رسابودکه که سکوت روستارادرهم می شکست .

درماه مبارک رمضان ،به ویژه زمانی که رادیوبه اندازه کافی درروستاموجودنبود،سحرخوانی معمول بود.

صدای یارب یارب میرزاجلیل درگوش جان نواخته می شدوآنچنان سوزناک بودکه خواب راازچشمان می ربود.

یادآن عزیزسفرکرده به خیروروحش شاد.

چون اینجانب درحال گردآوری مطالبی راجع به ایشان وسایرشخصیتهای روستامی باشم ،چنانچه ازنظرات ارزشمندخودمارادراین امرمهم یاری بفرمایید،سپاسگذارمی شوم.

دوشنبه 87/2/2 | پیام های دیگران ()

 
قالب وبلاگ