سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شنشیر

 
 


شنشیر (SHONESHIR) در اصطلاح محلی به معنی شب نشینی است (شونشیر) . درشب نشینی علاوه برآن که سنت حسنه و پسندیده صله رحم انجام می شود ، محفلی است که در آن از هردری سخن به میان می آید .امروزه این سنت حسنه جای خودرابه احوال پرسی تلفنی وsmsداده است . کلمه شنشیر مارابربال خاطره هامی نشاند تابه گذشته های دورسفرکنیم و به پای نقالی بزرگترهای محفل شب نشینی بنشینیم.خاطره هایی که شاید هیچگاه تکرارنشود . برای مهمان شب نشینی لازم نبود صاحب خانه به زحمتی مضاعف بیفتد.یکرنگی وصفاوصمیمیت حاکم بودوفاصله هاآنقدرنزدیک بودکه کسی نیاز نداشت !! مبل استیل وتابلوفرشهای قیمتی وسرویسها و دکورهایش را به رخ دیگران بکشد .
A.aghaahmadi@yahoo.com

 

موضوعات

فرهنگی(25)

کارون(1)

اجتماعی(1)

اشک(1)

رمزوراز(1)

سرزمین(1)

طبیعت(1)

 
خروش حیدری
آوای ملکوتی میرزاجلیل
تعاونی تولیدی -توزیعی سبزروستای دیزان طالقان
[عناوین آرشیوشده]

مطالب اخیر

 
 

آهنگ دشن Doshon

 

Doshon آهنگ دشن (دوشان )    

 

 


دردروزگاری نه چندان دور (دودهه گذشته ) کره را با کوزه ای سفالی به نام محلی دشن  (  Doshone) یاهمان مشک سفالی ازماست جدامی کردند.

واین تنها بخشی ازوظایف زنان روستایی به شمارمی رفت .

دشن زدن که معمولأ بیش ازیک ساعت طول می کشید دارای مراحلی بود که معمولأ از نوع صدای دوغ داخل دشن مشخص بود که کاردرچه مرحله ای است

محتویات دشن عبارت بوداز ماست وآب خنک به مقدارلازم .

به حرکت درآوردن دشن هم به صورت یک نفره وهم به صورت دونفره امکان پذیراست .دردشن زدن دونفره ( مشک زدن ) نیاربه هماهنگی کامل بین دونفراست .

درزیر دشن پارچه ای می گذارند تا مانع تماس کامل دشن باسطح زمین گردیده وازطرفی موجبات حرکت آسان دشن رافر اهم نماید.

ازطرفی اگردرزدن دشن دقت کافی وجود نداشته باشد میزان کره مورد نظر ازدوغ جدانشده وبخش عمده ای ازکره درداخل دوغ می ماند.

موزونی حرکت دشن بستگی به مهارت دشن زن ( زننده مشک سفالی )داردکه باید بین حرکت ظرف ( کوزه )ومظروف( دوغ ) هماهنگی ایجادنماید

درآغاز دشن زدن صدای دوغ داخل دشن، پرحجم وشبیه به صدای شرشرآب به صورت متوالی است .امادرپایان این صدابه پایین ترین حد خود رسیده وصدای دشن آهسته تروآهسته ترمی شودتاجایی که شبیه به صدای چکه آبی درداخل حوزی که درفضایی بسته قرارداشته باشد،می شود.

ودراین حالت کره همانند گلوله های برف سفید ازدوغ جداشده وبرسطح دوغ می غلطد .

دشن زدن دونقاشی زیبارااز اوان کودکی درخاطرم نقش بست .یکی آنکه سر برزانوی مادر گذاشته وبا صدای موسیقی وآهنگ دلنواز دشن ،خواب بدون آنکه دربزند وارد چشمان کودکانه ام می شدوچیزی فراتراز لالایی برایم ایجادآرامش می کرد ودوم آنکه همیشه قبل ازآنکه دانه های کره ازدوغ جداشود آن دانه هاراباقاشق ازسطح دوغ برمیداشتم ومی خوردم .ولذتی وصف ناپذیر رادرذائقه ام ایجادمی کرد.

آهنگ دشن ، آهنگ چرخیدن چرخه اقتصادی ارابه اقتصادمعیشتی وکوچک خانوارروستایی بود که بعدهامی فهمیدم که چه رازی در آرامش کودکانه ام نهفته است ؟!!

آن روزها مادرم نگاه متبسم خودرابه چشمانم می دوخت .اما چیزی نمی گفت .امامن درنگاهش می خواندم که دستانش کارهای بزرگی رابه فرجام می رساند که دشن زدن بخش کوچکی ازاین کارهاست .

او ازاینکه صدای مشکش مرابه به خواب عمیق فرومی برد، احساس رضایت می کردومن برای لحظه جداشدن کره ازدوغ بی صبرانه به انتظارمی نشستم .

آهنگ دشن یاهمان صدای مشک راکه توسط دستان پینه بسته ودستان هنرمند مادر دردستگاه موسیقی زندگی روستایی تولید می شد، هیچگاه ازیاد نمی برم . هنگامی که پدر از کارروزانه سخت تابستان برمی گشت سفره ای محقروکوچک به کره ودوغ خنک که درظرف سفالی بود،مزین می شد ودسترنج مادر خستگی رااز بدن خسته پدر می زدود.



دوشنDOSHONE

شنبه 89/4/12 | پیام های دیگران ()

 
قالب وبلاگ