زلال سخن (ارزش سکوت وخاموشی ) |
|
زلال سخن
قال الصادق علیه السلام : یا بن النعمان ،اِیّاکَ و المراء ، فانه یحبط عملک ، و ایّاک و الجدال فانّه یوبقک ، و ایّاک و کثره الخصومات ، فانها تبعدک من الله ، ثم قال : اِنَّ من کان قبلکم ،کانوا یتعلّون الصمت ،و انتم تتعلّونَ الکلام ، کان احدهم اذا اراد التعُّبدَ یتعلّم الصمت قبل ذالک بعشر سنین ، فان کان َ یحسنه و یصبر علیه ، تَعَّبدَ ، و اِلاّ ، قال ، ما اَنَا لما ارومُ باهل ، انما ینجو من اطال الصمت عن الفحشاء ، و صبر فی دوله الباطل عَلَی الاذی ، اولئک ، النجباء ، الاصفیاء ، الاولیاء حقاً و هم المؤمنون ، ان ابغضکم اِلیّ ، المتراسّون ، المشاوؤن بالنمائم ، الحسده لاخوانهم ، لیسوا منّی ، ولا اَنَا منهم ، انما اولیائی الذین سلّموا لامرنا ، و اقتدوا بنا فی کل امورنا ، ثم قال: والله لو قدم احدکم مل الارض ذهباً عَلیَ الله ، ثم حَسَدَ مؤمناً لکان ذلک الذهب ، مما یُکوی به فی النار)) (تحف العقول ص 321) ((ترجمه)) امام صادق سلام الله علیه ،به محمد بن نعمان احول ،که از شاگردان و اصحاب آن بزرگوار بوده ، می فرماید : ای پسر نعمان از مراء ، مناقشه و خودنمائی در سخن پرهیز کن ، که عملت را نابودسازد. و ازجدال و درگیری تند د رگفتگو دوری نما ، که هلاکت کند ، بسیار اظهار خصومت ، طرفیّت ، و دشمنی نکن که تو را از خدا دور نماید ، سپس فرمود: به راستی کسانی که پیش از شما بودند ،سکوت و خموشی ، می آموختند ، و شما ها سخن گفتن می آموزید،! روش این بود ، که هر کدام آنان که میخواست خدا پرستی و بندگی کند ، ده سال تمرین خاموشی می کرد و اگر آن را خوب انجام می داد ، و بر آن صبر می ورزید ، به عبادت می پرداخت ، و گرنه دست بازمی داشت ، و می گفت نه ، من اهل این کار و این مقام نیستم ، همانا نجات یابد کسی که از هرزه گوئی دم فرو بندد ، و بر آزار دولت باطل صبر کند ، آنها هستند نجیبان برگزیده و اولیاء الهی به حق ، و همانا نند ، مؤمنان ، بدرستی که مبغوض ترین شما ها نزد من ، آنهایند که خبر پراکنی کنند و سخن چینی نمایند ، آنها که به برادران خود حسد ورزند از من نیستند ، و من هم از آنان نیستم ، همانا دوستان من کسانی هستند که سر به فرمان ما دارند ، و پیرو دستورات مایند ، و در تمام کارهایشان به ما اقتدا می نمایند ، سپس فرمود: به خدا سوگند ، اگر یکی از شماها به اندازه "زمین" طلا به خدا تقدیم کند ، و به مؤمنی حسد ورزد ، با آن طلاها او را در دوزخ داغ کنند)) (توضیح= برداشت چند نکته از روایت) 1- سخن گفتن باید تابع حدود و مقرراتی باشد ، چنین نیست که هر چه دل بخواهد بتوان گفت ، یا باید گفت ، 2- تعبّد و خود را به حقیقت به خدا سپردن ، ممکن نمی شود ، مگر مقدماتی را تحصیل نمائیم ، از جمله1- سکوت از سخن بی جا و غیر لازم ،2- و صبر بر ناملایمات ، 3- بوده اند کسانی که در طریق ورود به عرصه سیرو سلوک الی الله و تهذیب نفس ، سالها خود را با سکوت و صبر آزموده اند ، و در صورت جواب منفی ادعا ها را کنار گذاشته ، و به حق اقرار کرده اند که ما اهل این میدان نیستم ، 4- کشیک زبان داشتن و دل را از حسد ورزی نسبت به اهل ایمان تهی کردن ، نشانه پیروی اهل بیت ولایت علیهم السلام و برگزیدگی و نجابت و ایمان ، و در نهایت قبول اعمال نیک است ، 5- کسانیکه آن چنان که امام صادق فرموده نباشند ، نمی توانند خود را منسوب به آن حضرت بدانند ، چرا که این نسبت بیشتر از عمل و رفتار نشأت می گیرد ، نه از آرزو و ادّعا ، خدایا توفیق پیروی اهل بیت رسول خدا را توعنایت فرما ، آمین ،
|
دوشنبه 89/3/10 | پیام های دیگران ()
|
|
|