میلاد |
|
میلاد باسعادت عالم آل محمد ، امام علی ابن موسی الرضا (ع ) مبارک باد
|
دوشنبه 89/7/26 | پیام های دیگران ()
|
|
|
پایان قصه لیلی |
|
لیلی به خداگفت : امانتی ات زیادی داغ است .زیادی تند است . خاکستر لیلی هم دارد می سوزد! امانتی ات راپس می گیری ؟ خدا گفت: خاکسترت رادوست دارم ، خاکسترت راپس می گیرم. لیلی گفت : کاش مادر می شدم ،مجنون بچه اش رابغل می کرد! خداگفت : مادری بهانه عشق است ، بهانه سوختن ،تو بی بهانه عاشقی ،توبی بهانه می سوزی . لیلی گفت : دلم زندگی می خواهد، ساده ، بی تاب ، بی تب . خدا گفت : امامن تب وتابم ، بی من می میری ... لیلی گفت : پایان قصه ام زیادی غم انگیز است .مرگ من !مرگ مجنون !! پایان قصه ام راعوض می کنی ؟ خداگفت : پایان قصه ات اشک است !واشک دریاست . دریاتشنگی است ومن آبم ،تشنگی وآب ! ،پایانی ازاین قشنگتر بلدتری؟ لیلی گریه کرد.لیلی تشنه ترشد. خداخندید.
|
سه شنبه 89/7/6 | پیام های دیگران ()
|
|
|