این الرجبیون ؟ |
|
ماه رجب ، ماه نزدیک شدن انسان به فطرت الهی خویش است . ماهی که ایام الییض درآن قرارگرفته است . دراین ماه اسباب سفر به قله های شرف وانسانیت آماده می شودوزادوتوشه ای برای صعودبه قله های افلاکی مهیامی شود. دراین ماه روزنه ای به سوی افلاک دردل انسان بازمی شودوافلاکیان نگاهشان راازهمان دریچه های قلب به انسان خاکی می دوزند. ماه عجیبی است . ماهی که منشأ تحول است ودروازه ورود به شعبان که این دو مقدمه رمضان ، این ماه الهی هستند. به تصورمن ماه رجب پیش نیازی است برای ماههای بعدوتنهاکسانی به مراحل بعدی وفینال ( رمضان ) راه می یابند که حداقل نمره قابل قبول راگرفته باشند.
|
یکشنبه 89/3/23 | پیام های دیگران ()
|
|
|
زلال سخن (ارزش سکوت وخاموشی ) |
|
زلال سخن
قال الصادق علیه السلام : یا بن النعمان ،اِیّاکَ و المراء ، فانه یحبط عملک ، و ایّاک و الجدال فانّه یوبقک ، و ایّاک و کثره الخصومات ، فانها تبعدک من الله ، ثم قال : اِنَّ من کان قبلکم ،کانوا یتعلّون الصمت ،و انتم تتعلّونَ الکلام ، کان احدهم اذا اراد التعُّبدَ یتعلّم الصمت قبل ذالک بعشر سنین ، فان کان َ یحسنه و یصبر علیه ، تَعَّبدَ ، و اِلاّ ، قال ، ما اَنَا لما ارومُ باهل ، انما ینجو من اطال الصمت عن الفحشاء ، و صبر فی دوله الباطل عَلَی الاذی ، اولئک ، النجباء ، الاصفیاء ، الاولیاء حقاً و هم المؤمنون ، ان ابغضکم اِلیّ ، المتراسّون ، المشاوؤن بالنمائم ، الحسده لاخوانهم ، لیسوا منّی ، ولا اَنَا منهم ، انما اولیائی الذین سلّموا لامرنا ، و اقتدوا بنا فی کل امورنا ، ثم قال: والله لو قدم احدکم مل الارض ذهباً عَلیَ الله ، ثم حَسَدَ مؤمناً لکان ذلک الذهب ، مما یُکوی به فی النار)) (تحف العقول ص 321) ((ترجمه)) امام صادق سلام الله علیه ،به محمد بن نعمان احول ،که از شاگردان و اصحاب آن بزرگوار بوده ، می فرماید : ای پسر نعمان از مراء ، مناقشه و خودنمائی در سخن پرهیز کن ، که عملت را نابودسازد. و ازجدال و درگیری تند د رگفتگو دوری نما ، که هلاکت کند ، بسیار اظهار خصومت ، طرفیّت ، و دشمنی نکن که تو را از خدا دور نماید ، سپس فرمود: به راستی کسانی که پیش از شما بودند ،سکوت و خموشی ، می آموختند ، و شما ها سخن گفتن می آموزید،! روش این بود ، که هر کدام آنان که میخواست خدا پرستی و بندگی کند ، ده سال تمرین خاموشی می کرد و اگر آن را خوب انجام می داد ، و بر آن صبر می ورزید ، به عبادت می پرداخت ، و گرنه دست بازمی داشت ، و می گفت نه ، من اهل این کار و این مقام نیستم ، همانا نجات یابد کسی که از هرزه گوئی دم فرو بندد ، و بر آزار دولت باطل صبر کند ، آنها هستند نجیبان برگزیده و اولیاء الهی به حق ، و همانا نند ، مؤمنان ، بدرستی که مبغوض ترین شما ها نزد من ، آنهایند که خبر پراکنی کنند و سخن چینی نمایند ، آنها که به برادران خود حسد ورزند از من نیستند ، و من هم از آنان نیستم ، همانا دوستان من کسانی هستند که سر به فرمان ما دارند ، و پیرو دستورات مایند ، و در تمام کارهایشان به ما اقتدا می نمایند ، سپس فرمود: به خدا سوگند ، اگر یکی از شماها به اندازه "زمین" طلا به خدا تقدیم کند ، و به مؤمنی حسد ورزد ، با آن طلاها او را در دوزخ داغ کنند)) (توضیح= برداشت چند نکته از روایت) 1- سخن گفتن باید تابع حدود و مقرراتی باشد ، چنین نیست که هر چه دل بخواهد بتوان گفت ، یا باید گفت ، 2- تعبّد و خود را به حقیقت به خدا سپردن ، ممکن نمی شود ، مگر مقدماتی را تحصیل نمائیم ، از جمله1- سکوت از سخن بی جا و غیر لازم ،2- و صبر بر ناملایمات ، 3- بوده اند کسانی که در طریق ورود به عرصه سیرو سلوک الی الله و تهذیب نفس ، سالها خود را با سکوت و صبر آزموده اند ، و در صورت جواب منفی ادعا ها را کنار گذاشته ، و به حق اقرار کرده اند که ما اهل این میدان نیستم ، 4- کشیک زبان داشتن و دل را از حسد ورزی نسبت به اهل ایمان تهی کردن ، نشانه پیروی اهل بیت ولایت علیهم السلام و برگزیدگی و نجابت و ایمان ، و در نهایت قبول اعمال نیک است ، 5- کسانیکه آن چنان که امام صادق فرموده نباشند ، نمی توانند خود را منسوب به آن حضرت بدانند ، چرا که این نسبت بیشتر از عمل و رفتار نشأت می گیرد ، نه از آرزو و ادّعا ، خدایا توفیق پیروی اهل بیت رسول خدا را توعنایت فرما ، آمین ،
|
دوشنبه 89/3/10 | پیام های دیگران ()
|
|
|